سفارش تبلیغ
صبا ویژن

غـــــفـــلــــت

حجابم.! 

وقتی برا اولین بار رفته بودم مرقد امام خمینی(ره)،بعد زیارت داشتم به مردمی که برای زیارت اومده بودن نگاه میکردم.یهو چشمم افتاد به دوتا دختری که با پوشش نامناسبی به طرف درهای خروجی میرفتن .با نگاهم اونا رو دنبال میکردم.در همین حین دوپسر از جلو اونا داشتن میومدن برا زیارت.از لحظه ای که این دوتاپسر این دخترا رو دیدن تا اخرین ثانیه ها چشم ازشون برنداشتن و با نگاه های هوس الود به تحسین اون دوتا دختر میپرداختن.بعد که از هم دور شدن اون دوتا پسر با حرکاتی لذتشون رو به همدیگه نشون دادن و میخندیدن.من فقط داشتم نگاه میکردم.اشک تو چشمام جمع شده بود.دوس داشتم برم اون دخترا رو صدا بزنم و بهشون بگم چطور دارید خودتون رو به حراج میذارید.دوس داشتم اون چیزایی رو که منم دیده بودم اونا هم میدیدن تا شاید کمی ارزش خودشون رو میفهمیدن.!

فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است . بعضی از آنها جنبه روانی‏
دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی ، و بعضی دیگر جنبه اجتماعی ، و بعضی‏
مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او .
حجاب در اسلام از یک مسأله کلی‏تر و اساسی‏تری ریشه می‏گیرد و آن اینست‏
که اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به‏
محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد ، اجتماع منحصرا
برای کار و فعالیت باشد . برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت‏
را با لذتجوئیهای جنسی به هم می‏آمیزد، اسلام می‏خواهد این دو محیط را
کاملا از یکدیگر تفکیک کند ."قسمتی از کتاب حجاب شهید مطهری"

واقعا چرا باید اینطوری باشه.!چرا همه ما داریم اخرتمون رو به این دنیامون مفت مفت میفروشیم.!؟چرا همه ما داریم به دنبال امیال خودمون میریم.! چرا خیلی ها دم از ازادی میزنن و خیال میکنن با برهنگی ازادن.!چرا کسی به فکر این نیست که با حجابش دل امام زمانش رو شاد کنه.!

چرا حجاب نه.!؟

در بی حجابی چیه که همه دارن به سمتش میرن.!؟چند وقت پیش یه نفر ازم سوال کرد تو هدفت از حجاب چیه!؟بهش گفتم تو هدفت از بی حجابی چیه؟میخوای نعمت زیبایی رو که خدا بهت داده به معرض نمایش بذاری؟

دلم میسوزه.دلم میسوزه برا این همه نااگاهی.!دلم میسوزه برای این همه سطحی نگری.!دلم میسوزه برای این همه جهالت.!دلم میخواد به همه اونایی که چادر رو یه مانع برای خودشون میبینن بگم که چقدر همین یک چادر ارامش خاطر میاره.چقدر ادم احساس امنیت میکنه وقتی خودشو با چادر پوشونده.چقدر شب راحت سرتو روی بالش میذاری وقتی هیچ عذاب وجدانی نداری .چقدر خوبه وقتی با چادرت برای خودت شخصیت و ارزش قائل میشی.!

گفتی کشورهای دیگر را ببین، مشکلی به نام بی حجابی در آن جا وجود ندارد، آن جا مساله حل شده است.
گفتم شما هرز رفتن استعداد انسان را می گویی حل شدن مساله؟
دیدم که جوان امرور به جای کشف استعدادهایش و استفاده از آن ها در جهت رشد، وقت خود را صرف چیزهایی می کند که از او پست ترند و چیزی جز خسر برایش ندارند.

گفتی حجاب، بیش تر موجب تحریک و کنجکاوی مرد می شود.
گفتم تحریک آن جایی است که تو هم کسی را از چیزی منع کنی و هم موجبات تحریک او را فراهم کنی.
دیدم که اگر کسی را تحریک نکنی، بعید است تحریک شود.

گفتی اگر همه حجاب نداشته باشند، عادی می شود.
گفتم این عادی شدن به محدوده ی خانواده هم سرایت می کند و اسلام نمی خواهد زن برای مرد، موجودی عادی باشد.
دیدم مردان شهری را که ساعات بسیاری را به کانال های ماهواره می سپارند و ساعات بسیاری را هم به همان کسانی که موجبات تحریکشان را فراهم می کنند، اما باز وقتی مانکن دیگری از کنارشان رد می شود، برایشان عادی نشده است و باز تا آن جا که می توانند، حداقل با چشم دنبالش می کنند.

گفتی روابط آزاد بین دختر و پسر، موجب تلطیف فضای جامعه می شود و بر طرف شدن نیاز عاطفی آن ها، جلوی فوران نیاز جنسی آن ها را می گیرد.
می گویم تلطیف فضا را در کشورهای دیگر می بینیم که کار فقط به برطرف شدن نیاز عاطفی ختم نشده است.
شنیده ام که اندیشمندان منصف جهان، طرفدار جداسازی مدارس هستند.

گفتی شما می خواهید آزادی را از زن، با مدفون کردن او در  پارچه ای سیاه بگیرید.
گفتم می خواهیم کسی سنگ راه کسی نباشد. می خواهیم زن را به عنوان یک موجود ارزشمند نگاه کنید نه یک کالای تجاری.
دیدم که زن با حجاب، آزادتر از زن بی حجاب است.

گفتی از امکانات کفار نجس استفاده می کنید، لعنت می فرستید؟
می گویم مطمئن باش که اگر امتیازی و امکانی می دهند، بیش تر از این که سود باشد، ضرر است.
دیدم هر جا امکانی وارد کشوری شد، بدون فرهنگ سازی در مورد آن امکان، تبدیل به تهدید شد به جای فرصت.


گفتم شما اسلام و دستوراتش را پذیرفته ای؟
گفتی بعضی دستورا ت اسلام باید تغییر کند!
دیدم که ریشه در جای دیگری است!

منبع:پایگاه خبری حجاب

پی نوشت1:السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)..

پی نوشت2:امیدوارم روزی بیاد که همه ادما ارزش خودشونو بدونن و با ایمان به سمت یه چیزی برن.!

پی نوشت3:خواهرم حجابت.!


نوشته شده در شنبه 89/8/29ساعت 4:7 عصر توسط ضحی نظرات ( ) |


من گم شدم
زمین کجاست
خانه ام کجاست
دستان مهربان پدر مادرم کجاست

من تشنه ام
باران کجاست
چشمه های چشم من چه شد
باده چرا شکست

من خواب مانده ام
موذن اذان نگفت
و یا خروس خواب مانده بود
نمازم قضا شده است

اصلا خدا...
اصلا خدا کجاست
دق کردم از سکوت
پس مونسم کجاست...

پی نوشت1:دلم لبخند میخواد.این روزها همه شاد هستن پس چرا من بهانه ای برای شاد بودن پیدا نمیکنم.!

خدایا...!


نوشته شده در پنج شنبه 89/8/27ساعت 12:57 عصر توسط ضحی نظرات ( ) |

گرچه دیگر من نمی بینم گل روی تو را

خاطراتت را در این غمخانه پنهان می کنم

گوهر یک دانه ام،ای نازنین بابای من

تا ابد یاد تو را در سینه پنهان می کنم

رفتی ای جان پدر،اما مقامت ماندنیست

 

لب فرو بستی،ولی شور کلامت ماندنیست

زآدمی باقی نماند در جهان جز نام نیک

در میان ما همیشه،زنده نامت ماندنیست

سایه ای بود و پناهی بود و نیست

شانه ام را تکیه گاهی بود و نیست

 

سخت دلتنگم،کسی چون من مباد

سوگ،حتی قسمت دشمن مباد

گفتنش تلخ است و دیدن تلخ تر

"هست"ناگه"نیست"گردد در نظر

 

باورم شد،این من ناباورم

روی دوش خویش او را می برم!

می برم او را که آورده مرا

پاس ایامی که پرورده مرا...

پی نوشت1: این شعر رو تقدیم میکنم به دوست خوبم "کوثر" که

 مدتی ست تکیه گاهش رو از دست داده و در هجر پدر می سوزد.

 چقدر یتیمی سخته خدا.!

یتیمی درد بی درمون یتیمی***یتیمی خواری دوران یتیمی

پی نوشت2:السلام علیک یا اباصالح المهدی


نوشته شده در جمعه 89/8/21ساعت 3:14 عصر توسط ضحی نظرات ( ) |

   1   2      >

Design By : Pichak